چنار بعد از 20 سال زندانی شدن بخاطر جرم که مرتکب نشده بود رها میشود.
سلاندر همه چیز را از پیش او گرفته؛ مادر بودن، زن بودن و آزادی او را.
چنار بعد از فریب خوردن از کسانیکه دوست فکر میکرد، برای دوباره بدست آوردن فامیل و زندگی خود کوشش میکند.
زحل، کسی که چنار فکر میکند بهترین دوست او است، در واقع بزرگترین سد راه او میباشد.